مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

تو خودت می دونی، همیشهِ ، کارت اشتـباهِ

می پیچی دلم رو، تو غم ها ، به خدا گنـــاهِ

اومدی تو خونه، چه آروم ، دردتُ ندیـــدم

بی خبر کشیدی، دلم رو ، آخرش بریــدم

***

تو شادی و من غمخوار ، تو خوابی و من بیدار

بازیِ سرنوشتم ، با دستِ خود نوشـــــــــتم

***

ببین دلت رنگِ جدایی دارِ ، چه می کشم از دستت ای ســــــتارِ

من و با نرخ کم آسون خریدی ، مگه بر چسبِ قیمت رو ندیدی

***

تمنّا می کنم برگرد به خونه ،  صفای دل ببین چه عاشقونــــــه

***

شرطِ دیدارم بــــــــــدون ، نامه ی عشقم بخــــــــــــــــون

***

من و می خونی ، میام به دیــــدارت

 چشم پوشی می کنی، با این کــارت

آواره موندنم در اون شهر غــــریب

زیر رگبار ستم خوردم فریـــــــب

***

دلم آسایش نداشت ، در جوارت گل نکاشت

عاشقی دیگه بسه ، همه درد و هوســــــــــه

***

میروم از شهرتو  یه جــــــــایِ دور

تا نخونم حرفِ بی آهنــــگ و زور

ای خدا دردم شده تو چــــــاهِ تنگ

خفه شد گل نصیبم زیرِ سنـــــــگ

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 15/06/1391

 



:: برچسب‌ها: شهرِ غریب ,
:: بازدید از این مطلب : 1508
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : چهار شنبه 15 شهريور 1391
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 89 صفحه بعد

صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی